ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

پرواز

 

 پرواز 

 

بر دوشهایم می پیچند بالها

در توالی روزهای اندیشناک زمین

وهمچو گونه ای ناشناخته

 خلق شده در اسمان

در پرواز به بی کرانه های فراموشی

و تصاویر زمین سرد شده از اعصار متبرک

شکل گرفته بر گنبد شفاف چشمان مردمانی کور

ونگاهم سرد

 می ماند سخت بر مسیر اندیشناک معماران بی استعداد تمدن زمین

در فراسوی اهمیت که دگر پایبند ان نیستیم

بدور ازتفکر تابناکی خدا ی طلا اندوز

در زمینی که اخلاق را  بر پیشانیت مهر میکنند

تا سوراخ شود وبمکد از شریان حیاتت

تا کور شوی

بی استطاعت

و بر خاک شوی

گدای اندیشه انها

بالها بر دوشهایم میپیچند به دور از  نظم نوین جهانی

در رویای که هرگز مرا به زمین باز نخواهد گردانید

به دور از حکومتگران سنگ شده بر دیوارهای شعار

و بدور از خدای اندیشه های کور

خواهم رفت ازاد

دور خواهم شد 

از مدار خورشید

و میرسم به تاریکی تا محو گردم در نیستی

بدور از اغتشاش سیارات                        

                                                    ضربان تاریک  2013-09-12

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد