ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
اقیانوسیست نشسته به گرداب در ابدیتی بی پایان
درونی بیقرار ز نیستی
برونی مواج و طوفانی
نجات
پرنده ای قربانی
نه فراری
نه جدالی
پیروزی از ان اوست
هنوز
***
ارام در میان افکار سنگینم
اصوات تغییر را می شنوم
در ضمیرم
ان هیولاهای سنگی بی شکل را به چشم می بینم
چه بی کران به انتها می روم
در این قایق کوچک زرد
بر فراز امواج خروشان
ارزوهایم همه ابی شده است
کمی سرد
از لباسی رنگی
ابی ان رنگ گردابهاست
می بلعد به قعر
روزهای بی حساب را
بی حد و مرز می کند ریشه زبن
افکار ناقص زاده شده را در مرداب مسامحه
باز هم در افکار من موج می زند رنگی
به رنگ حیات
نوعی دگر است از دگردیسیها***
صدای پرواز مرغ دریایی می اید
بی هوا
وارد جدل ما شده است
لای افکارم بر شاخه ای نشسته است
بی خبر
نشسته بر شاخه ترس
می سازد لانه اش را
بر سراسیمه بلاهای زندگیم
از کجا می اید؟ به کجا خواهد رفت ؟
چرا من ویران زمینگیر
انگیزه اویم در این اقیانوس گرداب حیات .
ضربان تاریک 1377