ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
دعای شبهای تنهاییم - افتاده جایی !!
زیر تخت !!!
شبها مشوش میشوم از سایه ها
در سکوت ی بی کلام از غصه ها
راه می سازند تا بی انتها !!
اما - امید چون دانه ای
میرووید از جهانی پنهان به زیر لب - خنده - ها !!!
خوشحال از فردای نو !!
اما به زیر
گنبد سق دهان صورتی !
بر زبانی سرخ و برران و راستین !!
عقده ای زنجیرشده - بر دیوارهای سردبیهودگی !
با دستهایی در اهتزاز
آماده ام برای یک شرر ((خود باوری))!!!!
هر چه جستار کرده ام
در سبکها - قالب نشد - این حس ز من !!!
تا باز گوییم - برجهانی از نادیده ها
از مسند خالی و سرافیمان کوور بر گرد آن !!
آن بی قراریهای در وجدان من !!
واژگانی خیس خورده و نم دیده اند
در گلو
بر حلق من
زندانیند !!
اما نه چون
یک خط نامفهوم دعا - بر تلخکامیهای من !!!
ویران ولی
آرامشی(( مورفینانه )) بر جانان من !!!!!
**********************************
رامبد.ع.ف-ضربان تاریک - 1394-30 مهر