ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با افرینشی دوگانه از خاک نمناک ساحل تردید
بر امده ز جنین مادری از خوابهای شیرین
همچو گیاهی سحر انگیز از بیماریهای ارثی
و عزایی ابدی
با شیونهای ممتد عذاب
کمانه کرده از قضای روزگار علیل
مصلوب گردیده در نیاز های نامانوس لحظه ها
و جغرافیای اجهافی
ودر من توازونی پر زیقین
از نیستی
پر شور وشعف
در خواب لخت لحظه ای
رنگی پخته از بلور ارزوهایم
بر تنم
چسبد و پیچد و خورد از این خاک تنم
و بگشاد دروازه های یی را که هزاره ها ساخته اند در کالبدم
که حس طبیعت میخواهد و گذر ناب
و این چنین دیوانه ساخته است مرا
خوابیست که هبوط مرا به زمین نقش خواهد کرد
×××××××
شب و ستارگان نورانی
همه در بادیه درخشانند
در وهله نخست خلوص زمین
من هم ارزوی تنی دارم
که ریشه دهد به میان ان ذهنی
که چون مسیحای نورانی
سر در سر اسمان دارد
موبدان گرد امدند
ز دشتهای تاریک دور
خرقه ها تن کردند و نفسها بستند
ارام و خاموش در برابرشان معبد دور
در سنگین دانش نور
فروزان باز شد
اتشی در میان چشمان من
که خروشان میسوخت از بنیان من
موبدان
سرخ جامه ز شعله های اتشدان نور
رقصان ز نور شعله های سر فراز
سالها بعد از ان
خاموش شد این اتش شعله ور در دلها
و شور از میان رفت از چشمان من
و شد خاکستری پوسیده بر پای درخت زندگی
و این درخت عمر ما شد پر زبار فر ونماد
بر روی این رود خروشان بلند
شد حافظ این جان ما
این درخت بلند
ضربان تاریک ( 2013 )