ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

بدون عنوان



گاهی دلم برای گذشته ها تنگ میشود

برای سادگی هایمان
برای حمام هایی که جن داشت و
برای دیوهایی که از ترس انها سر به زیر کرسیهای شب های زمستان میکردیم
خلاصه دلم برای ان دوستیها تنگ شده که در سراشیب تمدنی بیهوده

به دریاچه رویاهای به ثمر نرسیده میریزد


                                                     ضربان تاریک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد