ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

The broken

اتشی افتاده سوی من

بر تارکم

بر ریشه ام

بر خوابهای اندیشه ام

اتش گرفته این تنم

نوری ز اتش می تپد

نوری که از قعر سکوت بر شعله ها و شاخه ها سر می کشد

می جهد بر دیوارهای سرد ادراک درون

هیوی از بطن درون بر رخ شعله می کشد 

در میان زجرهای بی پایان ودعا

فریادها ز دردی بی امان

زین رخ از بنیان می کشد

دستبندهای دستانم ز زر

اندیشه هایم ناب بود

این تنم عاصی ز پیمان صداقت با طبیعت راه کور

این هبوطم در بی نهایت غایت اندیشه اش

دروازه راه بود

گرچه احوال دلم عاصی ز خلق پر ریاست 

 

×××××××××××


شیون کشان زاده شدیم

عاصی ز میدان وجود

جیغ کشان و درد کشان 

ناراضی ز این نوع حیات

مشغول حل این راز بزرگ

در خانه ای مهد داستانها و افسانه های کودکی

در نقش دیو و دلبر و انسان پاک

بر درختان بلند بید مجنون قلعه ها می ساختیم

در کنار ان درخت بید بلند نقش میکردیم مردابهای سکوت

در کمی دورتر ز ان سرزمین مردگان

در ان سوی باغها و جنگلهای سرد

خانه ای از در و گوهر بود و ارواح کهن

خانه ای که از ورای ان درخت بید بلند

می درخشید همچو گوهرهای ناب


××××××××××××


این تن کم جانمان

که اسیر شیشه رویاهای دیرین زندگیست

در بستر سرد زمین

در عمق خاک مدفون می شود

عاصی زپیکار زمان

عاصی ز این احوالمان

روزی به میدان نماز

روزی پیاله می زند

روزی خدا انگار و شیطان گریز

روزی به حق و روزی دروغ

روزی ز سود و منفعت سوی بطالت میرود

روزی جویای خدا

خواهش به چشمانش ز غیب

بر او نگاهی دیگر می دهد

سجده کنان

زجه کشان سوی خدای سرنوشت

دین دار و مومن می شود

روز دگر در خلوت خانه همسایه اش

به دنبال سود منفعت

در این پستوی سرد ابلیس را نجوا می کند

عاصی از این دنیای بیرحم رجیم

باز در بازی زندگی شیطان را به میدان میبرد

روز و شب و چرخش اقمار اسمان

وحی درون و صداها در کویر

این تهی مغز باغ عدن را

هر روز پیامبر می کند

راز ورویای جنگلی او را به راه عرفان می برد

عاصی از این راه خدا

در خفا سوی معشوق و همخوابگیهای قدیم 

سوی لذتهای ناب قدیم خود می رود 

بعد از ان

عاصی ز خود 

بر خود گناهی میزند

بر کمر بسته کتاب باور های خویش

برخاک افتاده و سر بر اسمان بر تنش شلاق میزند 

ناگه

ز عصیان افکار خود

در قتل قربانی تکاپو می زند

عاصی ز روزهای گناه 

عاصی ز روزهای خدا

افکار او در این پریشانی و شور

تمدونهای کوری

سوی اینده به ارمغان می اورد .


                                                    ضربان تاریک

                                                    فروردین 1393







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد