ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

دریچه چهارم


 

بارقه غوغای سکوت را چه کسی می بافد

لابه لای زندگی ارام گیاهان سبز حیات

***

جوهره لذت حضور اب را

چه کسی

پر احساس

غلتان و روان

بر اندیشه مسافر کویر

کاشته است؟

تا انتهای خسته راه

این درخت میروید

پیر می شود

میمیرد

***

درست است که بیندیشیم

کسی بر روی کویر

این مه سنگین تفکر را

با رازی پسای شعور ما افراشته است ؟

***

شاید سببی نیست که ما بیداریم

تا ته غریزه ها بی خوابیم

انجاست دگر بار سکوت می اید

 می شود غوغای نفوذ در ریشه های گیاهان هلاک ز بی ابی

باز هم شاید هست

یک مسیری دگر     

سوی شعور

 ***

شاید از میان این همه اه و ناله

بعد از پایان

پرتاب شویم در میان سایه  های بی کرانی دیگر

رخی دیگر بشویم

ولی به یاد نیاوریم

از پسای سخت گذشته بر تن

*******************

 ضربان تاریک1393 .6. اذر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد