ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ای تو که هر دم نوک تیز شمشیر یقینت سوی ماست
راه را می بینی ؟
که میپیچد بر صخره های نوک تیز جهالت و تعصب
و میرسد بر قتلگاه کودکان خردسال
و زنان جنین رها کرده از ترس دیوان دیندار
ای پاسدار طریقت
راه را می بینی ؟
که می رود و میپیچد بر پیکره غول اسای مشکلات و جنایات
و میرسد به قله ذلت و اعدام
راه را می بینی ؟
که می گذرد از بسترهای سیاه اعتیاد و دشتهای افکار نامعلوم دهشتناک
و میرود به انتهای دریایی به گل نشسته
و میرسد به اجساد غرق شدگان در لجنزارهای سیاه
راه را می بینی و میروی به راه ؟
راه را می بینی که می گذرد از تجربه های دایره وار ضربان تاریک اعمال گذشتگان
و انتهایش پشیمانیست
و تن فروشی و اسارت زنان قوم مان
در بستر مناسکی که عاشقانه بر ان دل باخته ای
و پرده کاذب نقاشی شده ایست از امیدها و نعمتها در پسای کره چشمانت
ضربان تاریک
زمستان 1393