ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

Necropolis


قبرستان
جسدیست از رگهای خشک شده گذشتگان
که به اه نفس یک گل سرخ
می خراشد
ما را
 چه سیراب میشود این تن خشکیده پیچیده به دشت
 ز خونی که چکیده
ز زخمی که رسیده
حالا جسدی که از شرب شراب خونین تنم
ضربان می گیرد ...........
وای بر دردها
که دوباره رسته اند از بیخ زمان
ضربان تاریک
 6.23.2015 ساعت 1.58

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد