ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
افسانه ها در توالی ی بلند
((بل )) به ورطه-آرام می نگرد
و امواج سرنوشت بالهای(( شامین))
مسیح را دوباره مصلوب
برچلیپای کاردو و دکومانوسی -بر زانو - نشانیده
(( تدمیر)) می نگرد
مرده خدایان سرکش را
و میانه ی مشتهایش گوردخمه ای ابدی
از ان او ساخته
به پاس ابر انسانی که تا ژرفای پیری
او را کاوویده
((پالمیرا ))
شراب خون می خواهد
و مستی انتقام شبهای بی خوابی را
این خمره شراب کهنه هشتادو اندی ساله
به دستان تفاله های زمان
باز میشود - سهمگینانه
پیاله های رنگ باخته انتقام - پیاپی پر از خون شراب میشود
و خاک چه تشنه
میمکد تراووشاتش را به تقدیر معبد بعل
تا باز افریند(( نایک )) ی پران
باز به تاریخ دوران حیرانی را
رامبد.ع.ف(( ضربان تاریک))
به یادمان کشته شدن خالد الاسد باستانشناس در پالمیرا
تماشا گر - هزاران خونین چشم نادانی
از پسای فریادهای ترک خرده ی خردسالان زندانی
به زیر تگرگ خوشه گین بمبهای نابودی
کودکان گریان به پشت- دیوارهای ستبرشکیبایی
ماورا- دود سنگین فوج فوج سوخته ی جسدهای مادران روحانی
کودکانشان در ورطه هیچ انگاشتنهای تو خالی
جلازه بند شلاقهای دیوانگان ویرانی
از ته دریای پر تلاطم خون - خونین رگهایی درحین شکوفایی
در تداوم جذرو مد روزهای اشرافی
خسته رویاها و نارس جنگها به سودایی
رسته از ان سیه معنا میوه ی تلخ کامی
اواره ای هم نیم جان رها درفرگشت شووم پدیداری
به نو رسته هجوم جان سوزکهن خاکستر اتش افروزی
اوان نیستی به نیستی- واهشته انگاری
به راه عقل پوچین و شاکله دراندازی
بدل کردن همگان را به بیگانه میان یکدیگر- ایازی دراندازی
چونان- زاییده خواهد شد ان طاغوت بی عاری
از دفتر دنیای تاریکی
کاوشگران به کوه قاف
پرنده مردی بدیدند – چلیپا بسته رنجیده بر صخره سنگی – سخت می خندد
بپرسیدند کیستی تو ؟
به گفتا : (( پرومته))
باز بپرسیدند : (( کشتی نوح کجاست؟!!!!!!!))
**********************************
رامبد.ع.ف(ضربان تاریک)