
داعیه ی رسوایمان
کوس ((انا الحق)) زده است
داد و بیداد مرام
از پس این چشمان پرابهام دلدادیمان
عشقمان را رسوایی
و مارا حلقه به داری زده است
کوور کردیم چشم را ولی زیبایی تو
نقش باد سپیده دمان را بر روی تنمان به بازی زده است
رخت بر بستیم و زندانی زندان سینا شده ایم
اما زیبایی افکارت
ما را به شلاق مجازات کفران زده است
خلق پیچاندیم و به بدی راه زدیم
اما زیبایی خلق شما
ره ما را به بیراه ز چینوت زده است
خواب کردیم به هزار راز قدیم و نوشیدن سکر سکرات
اما مگر شد
زیبایی تو هوشمان را به دیوارتمنا زده است
سکر- دیوانه خواب شدو دشنه بر سینه خود پی یا پی زده است
عاقبت از مکر زیبایی تو راضی شدیم بر آرامش خاک
اما سحر افکار تو نفرینیست که بر زندگیمان میخی جادویی زده است
********************************************************
ضربان تاریک- رامبد .ع.ف-3.13.2016