ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

حشوها

حشوهای زنده

لول اند

گره در گره - منطقی

با صدای همهمه های بی دستاورد

زیر اورنگ وثوق من

خو گرفته ام به پای کوبه های بی قراری روان خود

به بحران رسیده گاه انسداد رگهای تاب من

تاولی بزرگ و خون بسته ای

به رود آشوب جاری تنم

له شوند و میخ کوب

بر چهار چوب عکسهای نیمه سوخته

رها

در موج انفجار ابروان من!!!

*****************************

ضربان تاریک.7.5.2017

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد