ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

اژی دهر


اژی تابیده گیسو

ارغوان رس

 سر تا به پاهایش نمور

ایستاده در ژی آب آن چین بلور

زیر باران

شوره ریز و شوره ریز

لخشنده ریز

گردش بر گرد حرمتش

چنبر به چنبر میزند

دوار گردا گرد او

هر چه بیند

صبحگاهان

*****سرمای اسفر میزند 

کولاک بر دامش زده

تن پوش خیسش یخ زده

نامش از  ایزدنام برفآب شمال

یخها به دامن سر زده

شعله در دام تنش

سرخین به ابر پیکرش

فلس تنش 

رخشان درخشان میزند

آتش به یخدان سیاه

تاریک به میدان میزند

کودک فتاده گریه را

آتشین سرمه به چشمان میزند

این راه دیوان راه اوست دیوانه دیوا میزند

آن صور آتش در لهیب

آن لنبر اشک به رشک

آتش بر چمانش میزند

آنچنان رویش به روی ماه دشت

سر گیج داران هرج

در هرش خویشانه خون بر یزد راهش میزنند

از آن حدق ژی ناگهان

مادر چو دهر آسمان

گیسو پریشان سر زند 

این مادر عاصی از ظلم

آتش به جانها میزند

هیمه به گرد بی گناه

آنی گدازه عسرتی بر زاد و نام خائنی

آتش به حیله میزند

اما تو را ای نام کفر

گبرانه آتش میزند

***********************

رام دایمون (ضربان تاریک) -بیست آبان 1401

تصویر : مجسمه ی منسوب به دهر یا زوروان

دهر : زروان - مادر کیهان - از اولین ایزدان کهن

اژی: اژدها

ژی:آبگیر کوچک

عسرت : سختی - دشواری

گبر: کافر - باورمند به ادیان کهن

اسفر: سپیدی که به سرخی میزند

لخشنده : لیز

صور: نفیر

رس: خاک رس - سرخ رنگ

هرش: هر نوبت

هرج: آشوب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد