ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

دومین زایش

زیستگاه اوست

تاریکترین نقطه جهان

تا بنگرد زایش واپسین روزها را

تو اگر او را یافتی

در مدار چشمانش

آخرت - در مداری چرخان

مکان و زمان در هم می پیچد

خیانت حذف می شود

زندگی مفهومی جدید می گیرد

آنها می آیند

در لباسهای فرشتگان پاک

با چشمانی تاریکتر از اندیشه های گذشتگان !!

تو هراس را می بینی

در آینگوون چشمانشان

چرا که هراس

گم شده است در دایره ی چرخان شادیها

شادمان زی

واپسین روزها همیشه نزدیک است!!!

********************************

ضربان تاریک 2017.4.7


زایش

جایی میان هرگز

کسی از دلپیچه های تفکر

خرناس می کشد

در برابرش گنبد طلایی بایدها

کودک نامفهومی را حامله است

که نوزاد اندیشه های اوست

زمان زایمان سپری شده است

نوزاد با هزار بند ناف بدنیا آمده است!!!

گریبان گیر دردها ی پدری نا آگاه

در آمادگاه این هرگز

اجباری

شده است !!!

************************

ضربان تاریک - 11. تیر .1396