ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
این روزها همه چیز به گور میریزد
گوری کنده به پنجه ها
در سرزمین هیرکانا
خویشتنی در انتهای بافته های تاریکی شتر زنگی ها
مارهای شکم باز و خود بر مرگ افکنده به شکار
و موجهای دریا تا لبه ها
پذیرا می شود گور
پیش می آید
میزند لب به لب
میپاشد بر سپید ی تن خویشتن جسدهای آینده را
من هنوز در سکوت پیش می روم
به پیش
همه جا بالا آمده است
تاریکی تا آرنج ها
چناری- راست و سپیداری- چپ
سکوت می کند نماز
به قنوت رفته اند سایه های آنها
و هنوز نور دریاچه نگشوده است در کف دستان
خویشتن
**********************************************
رام دایمون(ضربان تاریک) .10 مرداد. 1402