ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سنگ شده بود , آغوشهامان
درخت مادر , درخت
قفل در آغوش ها
می رستیدیم و آنها می رستیدند
و دیگر آن روز پایان , شده بود سیاه
گذشته بود ,کار از کار
نافه ای داشتیم , یگانه
او که آمد
می خواست , یک نفر را
برد, ولی ما را نیز
همانگونه که ما مبهوت- نمی خواست ما را
رها کرد , بیاورد
که آورد ,دوزخ را
در آویزی بر گردن نیمه جانی
که برگ می دهد ,نیم گل
نیم خیال , نیم حسرت , نیم کوفت
**********************************
رام دایمون – 2.1.2025 معادل 13.10.1403