ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
نخستین شکافتگاه بمب اتم اند :
سدوم - گموره ...
در آزمایشگاه تناسل تتراگراماتون
اراده ی ناداشته ی سیب و مار !
مردان - همخوابان آتشبار
و شهری که در تمرد لذت زه و زاد میسوزد
زنی که نمک میشود و میپاشد
بر درد نابودی
دومین بمب اتمی را آفریده شدگان شکافتند
هزاره ها بعد
تا خاک زمین را بر مزار مرگشان بیفزایند
کشتار کافران را با روشن اندیشان جبران کنند
زمین هر روز گردتر خواهد شد
مگیدو ویران شده است
سرزمینهای فرجود
رها شده اند
او تنها - به میان آزمایشگاه متروکش می اندیشد
برای ابدیتی که انتهایش دیداری هراس انگیز است
با خود- در آزمایشگاه آفرینندگان
سرزمینهای فرجود
باز آفریده خواهند شد
آخرین بمب اتم در شهری سقوط خواهد کرد
که او با خودنوینش همبستر خواهد شد
به زیر نگاه دیده بانان باستانی!!!!!
***********************************
ضربان تاریک 6.28.2017- 7. تیر.1396
در افول خورشید شهید
فرو خفتگان غوطه ور
سوزان
بر دستان لرزان دریاچه
اشک میریزند
از درد و دود سرگینهای بنفش
فروزان به زیر تنهای بیجانشان
چرا که
دیان بازیگر خواهد رسید
تا از میان دالانهای ژرف بگذرد
راه یابد به هستی زنده
آنگاه که بیدار میشود از بووی سرنگینها ی بنفش
سرمست
سرنوشت جهانی رقم خواهد خورد
کاهنان ارغوانی ی ارغنون نواز
مهراب زرین مهر گذاران بی نیاز
مردمی برانگیخته هر سو به راز و نیاز
شاه می اید به سووی سرنوشت
از پله های معبد عشق
بر بستر سپید
برهنه به انتظار دختر خداست
تا آفریده شود آن یگانه انسان هستی ساز
سرگینهای بنفش میسوزند
در دستان سوخته ی کاهنان بزرگ
دعا میخوانند بر آفریده ی پشت پرده های نیستی
بر پشت پرده های تمام خاطرات الهی
از آنجایی که تمام سرگینهای بنفش می آیند
سرگینها سر آغاز آفرینش انسانهای نوین خواهند بود
آری نیستی فرا رسیده است !!!!!
***********************************************
ضربان تاریک .6.29.2017-8.تیر.1396
همگی مردند
بگذارید شمعها
خود سوزند و اب شوند
بر مزار زمین فرش شده از مردگان
مردگان ازلی را بیدار کنید
با جادوی آرزو و امید
محکم بر خوابهایشان نیشترزنید
با سر نیزای که بر پهلوی مسیح نشست
تا برخیزند
زمان استراحت نیست
برای انان که از زجرهای زندگی ازلی گریخته اند
بیدارشان کنید
تا ابدی بمیرند
با نگاه بر چهره ی رویاهای مردگان نو!!!
**********************************
All died
Let the candles
Burn them self and melt
On the tomb of the earth covered by dead bodies
Wake up the elderly dead
With the magic of hope and desire
strongly nipping on their dreams
With the arrow sat beside of the Christ
To get up
No time to rest
For those who have escaped the agony of life
Wake them up
To die eternally
With the looking to the face of dreams of the dead!
**************************************
ضربان تاریک 14.1.1396