ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
حشوهای زنده
لول اند
گره در گره - منطقی
با صدای همهمه های بی دستاورد
زیر اورنگ وثوق من
خو گرفته ام به پای کوبه های بی قراری روان خود
به بحران رسیده گاه انسداد رگهای تاب من
تاولی بزرگ و خون بسته ای
به رود آشوب جاری تنم
له شوند و میخ کوب
بر چهار چوب عکسهای نیمه سوخته
رها
در موج انفجار ابروان من!!!
*****************************
ضربان تاریک.7.5.2017
زیستگاه اوست
تاریکترین نقطه جهان
تا بنگرد زایش واپسین روزها را
تو اگر او را یافتی
در مدار چشمانش
آخرت - در مداری چرخان
مکان و زمان در هم می پیچد
خیانت حذف می شود
زندگی مفهومی جدید می گیرد
آنها می آیند
در لباسهای فرشتگان پاک
با چشمانی تاریکتر از اندیشه های گذشتگان !!
تو هراس را می بینی
در آینگوون چشمانشان
چرا که هراس
گم شده است در دایره ی چرخان شادیها
شادمان زی
واپسین روزها همیشه نزدیک است!!!
********************************
ضربان تاریک 2017.4.7
جایی میان هرگز
کسی از دلپیچه های تفکر
خرناس می کشد
در برابرش گنبد طلایی بایدها
کودک نامفهومی را حامله است
که نوزاد اندیشه های اوست
زمان زایمان سپری شده است
نوزاد با هزار بند ناف بدنیا آمده است!!!
گریبان گیر دردها ی پدری نا آگاه
در آمادگاه این هرگز
اجباری
شده است !!!
************************
ضربان تاریک - 11. تیر .1396