ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
می دانم که درآنگاه
***********زندگی میکنم
*********** که اندیشیده ام
همراه با اموا ج معماری بر زمین اندیشه ام
و غوطه می خورم در ساختارهای جنایت
و می آرمم در بستر سرخگون خون
بیرون از من
گلبرگها رقصان
*******سقوط میکنند
وچه زیبا می آرمند و میمیرند بر ژاکتم
**********************************
ضربان تاریک ۱۳۸۷.۹.۲۶ -(۲۰۰۹.۱۱.۱۶)
آنچه بر بستر خاک ساخته می شود
............................... اندیشه من است
آنچه از سنگ خارا- تندیس می شود
....................................روان من است
بر خواب نقشها که قدم می گذارم
.....................................خانه می شود
برگ می دهد به شکل خدا
و می مکد از اندیشه من این خانه ما
می شود پسری قربانی شده بر صلیب
می شود مردی وحی دیده در کویر
خواب تداعی می شود بر دیوارش
مرگ می خزد بر اعماقش
بعد از پایان من
........... خراب می شود
...................... عصاره اندیشه اش
و فرو می ریزد بر زمین سرد
..................... این خانه ما
...................... در پرتو سهمگین خورشید روزهای نوین .
***************************
ضربان تاریک