ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
این روزها همه چیز به گور میریزد
گوری کنده به پنجه ها
در سرزمین هیرکانا
خویشتنی در انتهای بافته های تاریکی شتر زنگی ها
مارهای شکم باز و خود بر مرگ افکنده به شکار
و موجهای دریا تا لبه ها
پذیرا می شود گور
پیش می آید
میزند لب به لب
میپاشد بر سپید ی تن خویشتن جسدهای آینده را
من هنوز در سکوت پیش می روم
به پیش
همه جا بالا آمده است
تاریکی تا آرنج ها
چناری- راست و سپیداری- چپ
سکوت می کند نماز
به قنوت رفته اند سایه های آنها
و هنوز نور دریاچه نگشوده است در کف دستان
خویشتن
**********************************************
رام دایمون(ضربان تاریک) .10 مرداد. 1402
نه, من از میان دانه ی خویش نخواهم رویید
نه, دنیای شما
آرزوی من نبود
و من در خویش می روییم
درون کوچکترین جهان متصور
درون جهانی که بال هایم هنوز در آن آزادانه گشوده میشوند
و مرا تا وادی بلند خویشتنم
بالا خواهد برد
خیال
نه, من از میان دانه ی امیدهای ناقص و نا امیدی های هلاکت بار جوانه نخواهم زد
من در آسمانه ی دانه ی کوچکم آزادم.
......................................................................
رام دایمون - 29 خرداد 1402
شاعرانی را دیده ام که با فلاسفه قمار میکنند
شاعرانی که آتش بازی میکنند
و شاعرانی که از پسای زمانهای فراموش شده دوباره حکمت ها را می سرایند
و درونشان پر از جیغ خوشحالی است
هیچ جمله ای تازه نیست
مانند خاک
مانند آب
میلیاردها سال قدمت دارند
فقط زمین آبستن است - تا جرثومه زایی کند
و خود خواهی- خود خوانده بادبادک هزار تکه اش را
خلاقیت بنامد
بگذارید شعر برای هزارمین بار متشکل از جمله های تصادفی درادبیات کوانتومی
در آغازین زمان در مقیاس پلانک باشد
بگذارید اتمها و بعد الکترونها با اسپینهای لنگ و افزونشان
سرمنشاء خلاقیت تا شاعران باشند
و بگذارید به این فکر کنیم که منتقدان نبردهای تروریستی ادبی
ساخته شده از پاد ماده های مکنده هستند.
بگذارید راحت بگوییم شاعری بی بدیل
درخشش سحر انگیز اتیسم را در چشمان خود حمل میکند
بگذارید بگویم هنرمند اصیل- با فلج فیزیولوژیک نیمکره ی چپ مغز
و سپس فلج تجارت در همان نیمکره -با فلج پول و امرار معاش -متولد میشود
تا خود را بر مفهوم و کشف زندگی
مانند یک تیوپ رنگ سرخ خونین نقاشی- بر روی تمام تمسخرات و توسری خوردنها و توهینها بالا بیاورد .
و با یک کاردک بزرگ کیهانی تمام بشریت را با رنگ سرخ و خون اندود بشریت- مخلوط و له کند
و جمجمه ها و استخوانهاشان را با فشار زیر تیغ کاردک نقاشیش نرم کند و دوباره رنگ را مخلوط کند
و بعد گلبرگهای گل روزی ساکت را در باغی متروک و تاریک بر مخملی سیاه با گلبرگهای سرخگون رو به سیاهی نقاشی کند
و بگذارید بگویم همه داستان -انسانهای موفق داستان- انسانهای بی استعدادی است
که بجز استخراج و ضرب پول و به انقیاد کشیدن جامعه و به یوق بستن میشل فوکوها برای توجیح خود
هیچ سلامتی در دو نیمکره مغزی خود نداشته اند
بجز شنا در زهری که آخر قربانی هلاکتش هستند
هیچ راهی نیاموخته اند
بگذارید بگویم
کلمات
زامبی هایی هزار بار جویده زیر دندانها و روی زبان بد بوی گذشتگانی هستند
که میلیونها بار آنها را تف کرده اند و هر بار گوشی کر یک سیلاب از آن را نشنیده است و در طول زمان
این خنگ بازیها
اقیانوسی از کلمات و زبانها را فوج فوج آفریده است .
این تفاله ها با اطو کشیدن و آهار زدن و سپید کردن به شعرهای آوانگارد تبدیل نمیشوند.
بلکه شایسته ی کلمات به انقیاد در آمده در موزه ی شعر کهن هستند
و شعر آوانگارد همان کاغذ چرک نویسی بود که به دلیل تعداد زیاد کلمات معلول
مچاله اش کردی و به سطل زباله- شومینه و توالت فرنگی پرتابش کردی
***************************************************************************
رام دایمون(ضربان تاریک)- این شعر بدون تصحیح است
6.3.2023