ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

محصور-Enclosed

تابوتها ایستاده  راه میروند

 coffins standing and walking on the way

گرفتار

Caught

پایان خویشتن را تکرار میکنند

Repeat the end of themselves

میخ - چکش

Nails - Hammer

 درونشان دفن میشود -  راز

Insides buried - secret

به سینه خاک

to the soil chest

این بار انقلابی درونشان نمیمیرد

This time doesn't die revolution inside them

ژرفایشان منقلب میشود

Their depths are getting worse

getting changed

به دانه های شن

To grains of sand

توفان میشوند - میپیچند - می رهند

The storm come - storm swing -storm go

همه چیز میمیرد زیر فریادهای ممتد آنها

Everything dies under their continued cries

 دوباره از این تابوتها ی منقلب شده

Again from these twisted coffins

پیروزی- گلبرگهایش را باز خواهد کرد

Victory will open his petals

شاعر مرده است

The poet is dead

ولی آینده از آن شاعر است.

But the poet own the future

**************************

رامبد.ع.ف(ضربان تاریک) -7.20.2019
Rambod.A.f