ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
میدانید در فیزیک کوانتوم نظر بر این استوار است که ذرات بنیادی از دو حالت ذره و موج بودن, پیروی میکنند. این اصل کل نظام سنتی فیزیک نیوتنی را بدون تعارف تهدید میکند . این داستان دارای یک ساختار کوانتومی است , البته در نظریه کوانتومی دعوا فعلن بر ناظر ماندن یا مشارکت ناظر بر رخداد کوانتومی است!, آنچه برای من در سفر جدیدم رخ داد دو اتفاق یعنی هم ذره بود و هم موج البته در مراتب بالای اتم نه زیر اتمی!, که جهان مادی را شامل میشود!...
************************************
نویسنده: رامبد.ع.فخرایی(ضربان تاریک ) در تاریخ دوم از ماه فروردین سال هزار و چهارصداین پست موقت است.
ندانستند وحشت را
حک شده درون چگونه!
که مرگ میشود یک رویا
یا زود به زندگی
گذاشتند به جریان- سرخ رودی
شگفتار نامش
چیده شد برخیال - سراسیمگی به زندگی
به خوابی و کوچی تهی
غمزده به میرندگی
دعا نوشتند و خواندند و خواندند و خواندند
رام رامشگران و عاشقان -سرودها سرودند
به را هشان- به کامشان
به این گون فریبا فریدند
مترسک نسک را
به زندگی
به جمله گی
****
انگین -لذت را
زندانی - او را در سرخ رنگ اتاقی دگم
میزیستندش فرتوت
مانند شلاق خورده -آن برهنه آکله زنی
در بی دادی !
کرده بودند مثله اش
در رگهای پاشیده ی سرخ خونینش
آبی رنگی- روانیدند !
تا آتش اسفل
دامنگیرد زهدان آتشینش را
گناه در گناه !
فردا یش که گذشت
روییده بود چرازار گوسپندان سنگ سر !
آکله مال !
خونین جبین
آبی!
رفته بودند به چهار طاقی
تاریکی که پا میشکست
نور به راهی تنگ از مغاک میتابید!
ژرفگاه دل تاریکی
التماس میکردباز
بودن را به روزن آفتاب سروشان!
***
ضربان تاریک- تاریخ سرودن این شعر مشخص نیست.
این شعر از دفتری قدیمی باز نویسی شده در حدود 1394