ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

سفرهای سند باد در اینستاگرام !- پانزدهمین سفر - یزش برای نابودی!

میدانید در فیزیک کوانتوم نظر بر این استوار است که ذرات بنیادی از دو حالت ذره و موج بودن, پیروی میکنند. این اصل کل نظام سنتی فیزیک نیوتنی را بدون تعارف تهدید میکند . این داستان دارای یک ساختار کوانتومی است , البته در نظریه کوانتومی دعوا فعلن بر ناظر ماندن یا مشارکت ناظر بر رخداد کوانتومی است!, آنچه برای من در سفر جدیدم رخ داد دو اتفاق یعنی هم ذره بود و هم موج البته در مراتب بالای اتم نه زیر اتمی!, که جهان مادی را شامل میشود!...

************************************

نویسنده: رامبد.ع.فخرایی(ضربان تاریک ) در تاریخ دوم از ماه فروردین سال هزار و چهارصد
ادامه داستان را در قسمت برگه ها  در همین وبلاگ یا در وبلاگ  تالار سرخ که در زیر لینک آن قرار گرفته-بخوانید.

این پست موقت است.

مرثیه باغبان غنچه


درآن باغ شکوه
غنچه ی ناب گل ناز
باغبانش- شتابان به کجا؟
این چنین راز
نشنیدیم و ندیدیم هرگز
غنچه ی نازرا گر بچیدند ز باغ
باغبان درغم او رفت به خواب ؟
اسفا ,چرخ گردون اسفا
عشق, عاشقان میسازد
عجب جاودانانی میسازد
یاد دار آن روزی
باغبانی عاشق
با غنچه ی نازش در دست
در میان باغ بهشتی که ساخت
خفته است در دلها
**********************
#ضربان_تاریک , به یادمان غروب پدر و دختری از وابستگان سرودم.

کارزار

 ندانستند وحشت را

حک شده درون چگونه!

که مرگ میشود یک رویا

یا زود به  زندگی

گذاشتند به جریان-  سرخ رودی

شگفتار نامش

چیده شد برخیال - سراسیمگی به زندگی

به خوابی و کوچی تهی

غمزده به میرندگی

دعا نوشتند و خواندند و خواندند و خواندند

رام رامشگران و عاشقان -سرودها سرودند

به را هشان- به کامشان

به این گون فریبا فریدند

مترسک نسک را

به زندگی

به جمله گی

****

انگین -لذت را

زندانی - او را در سرخ رنگ اتاقی دگم

میزیستندش فرتوت

مانند شلاق خورده -آن  برهنه آکله زنی

در بی دادی !

 کرده بودند مثله اش

در رگهای پاشیده ی سرخ خونینش

آبی رنگی- روانیدند !

 تا  آتش اسفل 

دامنگیرد زهدان آتشینش را

گناه در گناه !

فردا یش که گذشت

روییده بود چرازار گوسپندان سنگ سر !

آکله مال !

خونین جبین

  آبی!

رفته بودند به چهار طاقی 

تاریکی که پا میشکست

نور به راهی تنگ از مغاک میتابید!

ژرفگاه دل تاریکی

التماس میکردباز

بودن را به روزن آفتاب سروشان!

***

ضربان تاریک- تاریخ سرودن این شعر مشخص نیست.

این شعر از دفتری قدیمی باز نویسی شده در حدود 1394