ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

مظال آتر

ندای محکمی از پشت تیررس

مسخر کرده مشام ازدحام را

نرمتنان - استخوان سیرتان- داندانه همتان - سوهان کشان

به صفوف جولانگاه

هنر - خزندگان - برده اند هجوی از هجوم

در شکاف زمان-سوار محو  مسیر دیگر شو!

اینجا خبری که نیست

هیچ

برای خودنمایی

 رقص لکاته ای را قبل از تولد من

تمرین می کنند

برای رونمایی مارشملوهای خوشمزه ای که طعم بدبختی را ملایمتر

در خار چشمان صلح پسندان

می کشند به سیخ

شاید کسی از پشت کوه آمده

یا قربتی ای لیس زده

معنای سکوت را

در رقص دادخواهی کلمن های پر از یخ

ببینید در لهیب دوزخ

اینجایی که بسوزی

یا به سوزی که تنت به داغ آهن مذاب

رسالت داده است

نیست اخگروش سوزان - در دوزخ - آفت

یخ آورندگان کافر

به مظال آتر

**************************

رام دایمون-11- شهریور - 1403

بدون عنوان

می پرد بر دوشهایم خیال پروانه

ای اسیر اکنون

و من ایستاده ام بر مسیلی که می افکند زمان عکس طغیان خویش را.

********************************

رام دایمون - 10-شهریور -1403

مرده ریگ کیهانی

مرده ریگ کیهانی که از زایمان متورم اخگروش گیتی ما راست

به ارث حرس ابد

مرده ریگ سرد- کیهانی -پوستین رسته بر هسته ی اخگروشش

فکنده ما راست حیات دیبا به چشمه های شکوه و شکوه

افسوس فساد را که راه جشمان می رود بر این ریگ مرده ی

کیهانی - مرگ به برگردان بر گردن خویش

*************************************

 رام دایمون - 22.5.1403

حرس : نگهبان