ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

قبل از حضیض ها

چه بیهوده سراییدن و سرانیدن قلم  بر خون

از آنجایی که به خاطر نیست 

 بی خون

هرگز موجود زمینی  را آغاز

اولین شروع بر بی گناهی خاک یا سرخ گون به خلاقه ی  رس ناب

پاکی است اسطوره ای را

خون زاده است شاعر 

حضیض قبل از خویشتن را

و بعد از آن فراموشی انفجار بزرگ

چگونه متصور است هجوم حقیقت را

کجاست اولین

کجاست نخست زاده ؟

آنکه آفرید مثنوی را

پیش از حضیضها

*******************************************

رام دایمون (ضربان تاریک) - 27.1.2023

خسته


من از تمام رنگها

تنها ترین و خسته ترین را

در مرز استشمام مرگ

مالیده ام بر بوم طلا

بر طرحهای قلم خورده به خوشبختی

بر طرح خانه ای در اشرافی ترین جزایر یونان

بیشین آرزویی

 در ایستادن بر لبه ی کیهان

و تنها گناه من

رنگ بازی بود

با هستی!

............................

رام دایمون (ضربان تاریک) - فروردین 1402