ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من
ضربان تاریک

ضربان تاریک

شعرها و داستانهای من

عشق های اندود به خون سرخ

تو چرا از من نیستی

خاک

که سترده تبارت بر جای جای کیهان

تو چرا

فراق را غایت خویش کرده ای

و من تو را به باور اندوه آغشته ام

ای دل های زمینی

ای عشق های اندود به خون سرخ در جریان رگها

من و گردهای ستارگان

و ستارگان همچون غبار سوزان

همچون نوترینوهای ویران

متروک وار از همه چیز گذشته ایم

چرا باور مرگ میکنی ای غبار سلوک

که ره بیدار و تا سکون کیهان از زمان من

تا تبار تو و سیاره های سترون و زایشگاه اندوه زندانی است

بی خویشتن مرگ را جستجویی نیست

ای آواره ی سیاهچاله ها

ای عاشق خون های بسته

*************************************

رام دایمون(ضربان تاریک) -18.تیر .1402

تصویر بوسیله هوش مصنوعی و شخص رام دایمون برای شعر "عشق های اندود به خون سرخ" آفریده شده است.

نیلوفر- هاینریش هاینه


شعر ((گل نیلوفر - ترس خورده است ))

 متعلق به هاینریش هاینه را  یک پاراگراف در میان با ایشان همسرایی کردم.


((بیمناک است - گل نیلوفر

از شکوه خورشید تابان

و با سر فرو افتاده

در رویا می نشیند چشم به راه شب. ))

هاینریش هاینه

***

من آفتابم

و درون دستان داغم غم بزرگی است

چنان فسرده که گاهی توفانهای خورشیدم به مقیاس غمهای نیلوفر نیست

جهانی را می سوزاند

و تا به زمین برسم صحبت از هیچ خواهد بود 

هنوز دوست دارم نیلوفر بچینم-آنگاه که آرامم

هنوز نیلوفرهایی هستند که با آن طراوت و زیبایی شان

تا به دستان خورشیدم

خاکسترشان را از شور بجای نوازشهای گلبرگهایشان تقدیم کرده اند .

رام دایمون

***

((ماه - دلدار اوست

با پرتو خود - پرده ی پارسایی را

از رخ گلگونش - کنار می زند .))

هاینریش هاینه

***

به خورشید فکر میکنم

 به کرشمه های نیلوفر از دور برای او

و می دانم نمی داند

 با عشق و مرگ بازی می کند

بارها قتل العام نیلوفرها را در عشق خورشید

 از پشت روزها دیده ام

و گریسته ام به حال هورشیدی که ذاتش چنین آتشین و سوزان است

و معشوق چنان لطیف به نازکی ی باد

با عطری سحر انگیز و نازی دل آویز

من او را شب آرام بیدار می کنم

 نیلوفر رنگ پریده لبخند میزند

رخش گلگون می شود

می گویم میدانم فردا به وصال میرسی

دلش از خوشحالی میلرزد

ولی ندای مرگ نمی دهم

تا آخرین شبش را آرام

تا حجله سپیده دمان عشق و مرگ سپری کند

و من هر شبی اندوهگین می مانم

آنها مرا به امید او می خواهند .

رام دایمون

***

((گل میشکفد- می تابد-می درخشد

و بی صدا - خیره می شود به بلندا

عطر می پراکند - می گرید و می لرزد

از عشق و از غم ))

هاینریش هاینه

***

گل می شکفد در غایت زیبایی

می تابد چو مهتاب

می درخشد چو جیغ درخشان آخرین نفسهای ستاره ای که هبوط می کند

و بی صدا خیره می شود به بلندا

به انتظار رسیدنش و غلطیدن او در آغوشش

عطر می پراکند - می گرید - می لرزد 

هر چه بگویم می کند از عشق و غم و شور 

گل

 تازه او را در آن بالا از میان بخارات و دودها یافته است

خورشید دوم را

پرسید؟

 او کیست؟

 می دانستیم که خواهر سیاهروی خورشید نیست

ولی نام او را گفتیم

گنسیس است بانو!

خورشید ثانی - خواهر سیاه رو - عروس سیاه پوش!

گل گفت :

و شما قاتلان من خواهید بود قبل از آنکه او به وصال من برسد

احوال مرا درک نمی کنید؟!

و برگهایش از لرزش چند تایی رها شد!

و گلبرگهای غنچه اش کمی شکفته شد

گفت ببینید با من چه میکنید

 ناگهان کوه غرید

و خورشید ثانی کوچک - آن گنسیس مذاب کاذب بر آسمان شد

گل نفیر کشید و عطر در کمان گذارد

 و فکند و نفیر زد

که های معشوقت اینجاست!

گنسیس ما  به کسر ثانیه ای گل را در آغوش کشید

و گل شورانگیز -غریق عشق- خاکستر شد .

و خاکسترش را باد برد به رسم عاشقان سوخته ی

محو شده در معبود .

او هرگز نفهمید که معشوشق به راستی خورشید ثانی نبود.

..................................................................

رام دایمون - چهارم مهر 1401

گنسیس : نام دو قلوی خورشید منظومه ی شمسی که در اختر شناسی کوتوله ای قهوه ای است.


سفرهای سند باد در اینستاگرام !- پانزدهمین سفر - یزش برای نابودی!

میدانید در فیزیک کوانتوم نظر بر این استوار است که ذرات بنیادی از دو حالت ذره و موج بودن, پیروی میکنند. این اصل کل نظام سنتی فیزیک نیوتنی را بدون تعارف تهدید میکند . این داستان دارای یک ساختار کوانتومی است , البته در نظریه کوانتومی دعوا فعلن بر ناظر ماندن یا مشارکت ناظر بر رخداد کوانتومی است!, آنچه برای من در سفر جدیدم رخ داد دو اتفاق یعنی هم ذره بود و هم موج البته در مراتب بالای اتم نه زیر اتمی!, که جهان مادی را شامل میشود!...

************************************

نویسنده: رامبد.ع.فخرایی(ضربان تاریک ) در تاریخ دوم از ماه فروردین سال هزار و چهارصد
ادامه داستان را در قسمت برگه ها  در همین وبلاگ یا در وبلاگ  تالار سرخ که در زیر لینک آن قرار گرفته-بخوانید.

این پست موقت است.